تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,572 |
تعداد مقالات | 71,031 |
تعداد مشاهده مقاله | 125,501,031 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 98,764,247 |
یوسف در کوه آرارات | ||
پژوهش ادبیات معاصر جهان | ||
مقاله 10، دوره 9، شماره 20، آذر 1383 اصل مقاله (552.56 K) | ||
نویسنده | ||
جاوید قیطانچی* | ||
چکیده | ||
شهر کوچک سلماس در شمال غرب ایران دراثر زلزلة ویرانگر سال 1930 در قعر زمین فرو می رود. فقط یک نوجوان به نام یوسف در حومة آن باقی می ماند. یوسف در این پریشانی و تنهایی به یاد یک هم کلاسی صمیمی دورة کودکی به نام لوسیک می افتد که در یروان ارمنستان درهمان نزدیکی ها زندگی می کند. بی درنگ به کمک خودروهای باربری خود را به یروان می رساند و با شگفتی لوسیک را در حال آب دادن به گل ها می یابد. دوستی قدیمی با خوشحالی تمام تجدید می شود و به مرحله ای می رسد که یوسف به فکر ازدواج و زندگی مشترک با وی می افتد. ولی از آنجایی که لوسیک پیرو دین مسیح و ارمنی است و او یک مسلمان متدین‘ امکان چنین زندگی وجود ندارد. در چنین شرایطی پدر و مادر لوسیک با تصمیمی ناگهانی و برخلاف میل لوسیک‘ اورا به عقد شوهری ارمنی در می آورند. با چنین اتفاقی ‘ یوسف یکبار دیگر تنها می ماند و با ناراحتی و نگرانی به یاد از دست رفتگان و زمین لرزه می افتد. او تصمیم می گیرد به کوه آرارات برود‘ به قله آن صعود کند و با شوق و شور در کشتی نوح پناه بگیرد. او مسافت هایی از کوه را بالا می رود. ولی نمی تواند به قله آن دست یابد. درحالی که بسیار خسته و گرسنه شده ودیگر قدرت حرکت هم ندارد‘ در تاریکی کامل شب به زمین می افتد‘ لاله ای را که در راه چیده بود تا به کشتی ببرد‘ هنوز به دست دارد و لبخندی بر لب هایش نقش بسته‘ پاها را به نشانة پیروزی از هم باز می کند و در برابر عظمت بی پایان خداوند سرتعظیم فرود می آورد. | ||
کلیدواژهها | ||
آرارات؛ ازدواج؛ زمین لرزه؛ سلماس؛ کشتی نوح؛ یروان | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,187 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 921 |