![سامانه نشر مجلات علمی دانشگاه تهران](./data/logo.png)
تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,578 |
تعداد مقالات | 71,072 |
تعداد مشاهده مقاله | 125,697,393 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 98,928,537 |
تحلیلی ناواژهگرا از ساخت نمود ناقص و تعامل آن با نمود کامل | ||
پژوهشهای زبانی | ||
دوره 15، شماره 2 - شماره پیاپی 26، دی 1403، صفحه 1-28 اصل مقاله (962.54 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jolr.2025.373442.666880 | ||
نویسنده | ||
مزدک انوشه* | ||
گروه زبانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
در رهیافت ناواژهگرا به دستور، همۀ تکواژها، چه عناصر واژگانی، چه هستههای نقشنما، اجزاییاند که در حوزۀ نحو ادغام میشوند و سازههای بزرگتر را میسازند. بدین ترتیب، آنچه وند خوانده میشود، در واقع مقولهای صرفینحوی است که هستۀ یک فرافکن نقشنما را اشغال میکند و یک مقولۀ دیگر را در مقام متمم خود میپذیرد (امبیک 2015). پژوهش حاضر با چنین رویکردی، به تحلیل ساخت نمود ناقص در فارسی و تعامل صرفینحوی آن با اشتقاق نمود کامل میپردازد. نمود ناقص که یکی از دو گونۀ نمود دستوری در فارسی بهشمار میرود، در قالب سازههایی جلوهگر میشود که بنا به سنت فعلهای استمراری و مستمر خوانده میشوند. همچون نمود کامل، این ساختار فعلی نیز در دو زمان حال و گذشته بهکار میرود، گو اینکه در فارسی معاصر، نمود ناقص، برخلاف همتای کامل خود که با وجه اخباری و التزامی و حتی گاهی امری ظاهر میشود، صرفاً بر وجه اخباری دلالت میکند. در روند پژوهش استدلال میکنیم که تحلیل واژهگرا و رویکرد مشخصهبنیاد، به ویژه آنجا که مسئلۀ تعامل پیشوند «میـ» با وندهای سببی (ـان) و نمود کامل (تناوب ـده/ ـته) به میان میآید، نمیتواند چگونگی تولید صورتهای فعلی مختلف را توضیح دهد. ازاینرو، برپایۀ نحو ناواژهگرا و بهویژه با نگاه صرف توزیعی، به تبیین ساخت نمود ناقص در فارسی میپردازیم و تعامل وند نشانگر این نمود دستوری را با دیگر عناصر تصریفی فعل بررسی میکنیم. در این روند، نشان میدهیم که در سلسله مراتب فرافکنهای نقشنمای جمله در فارسی، فرافکن نمود کامل بر فراز فرافکن نمود ناقص ادغام میشود. در این ساختار، هستۀ فرافکن نمود کامل که جایگاه درج فعل کمکی آشکار است، بر هستۀ فرافکن نمود ناقص که میزبان یک فعل دستوری ناملفوظ است، تسلط دارد. چنانکه خواهیم دید، شواهد تجربی از روند واژهبستسازی فعل کمکی نمود کامل («باش» در فارسی و «have» در انگلیسی) در جملات حال کامل استمراری، یافتۀ اخیر را تأیید میکنند | ||
کلیدواژهها | ||
نمود ناقص؛ نمود کامل؛ فرافکن سببی؛ فعل کمکی؛ حرکت هسته به هسته | ||
مراجع | ||
انوری، حسن و حسن احمدی گیوی (1390). دستور زبان فارسی 1 [ویراست چهارم]، تهران، مؤسسۀ انتشارات فاطمی.
انوشه، مزدک (1397). نمود دستوری در ساخت فعلهای پیاپی در زبان فارسی، رویکردی کمینهگرا، پژوهشهای زبانشناسی، 11(1)، 73-95.
انوشه، مزدک (1400الف). صرف در نحو: از کمینهگرایی تا صرف توزیعی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
انوشه، مزدک (1400ب). ساخت نمود کامل در فارسی برپایۀ صرف توزیعی، پژوهشهای زبانشناسی، 13(2): 189-216.
درزی، علی و مزدک انوشه (1389). حرکت فعل اصلی در زبان فارسی، رویکردی کمینهگرا، زبانپژوهشی، 2(3): 21-55.
رضایی، والی (1391). نمود استمراری در فارسی معاصر، فنون ادبی، 1(4): 79-92.
طباطبایی، علاءالدین (1395). فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، تهران، فرهنگ معاصر.
طباطبایی، علاءالدین (1395). فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، تهران، فرهنگ معاصر.
فرشیدورد، خسرو (1382). دستور مفصل امروز برپایۀ زبانشناسی جدید، تهران، انتشارات سخن.
ماهوتیان، شهرزاد (1387). دستور زبان فارسی از دیدگاه ردهشناسی، ترجمۀ مهدی سمایی، تهران، نشر مرکز.
مشکوهالدینی، مهدی (1386). دستور زبان فارسی: واژگان و پیوندهای ساختی، تهران، سمت.
ناتل خانلری، پرویز (1377). تاریخ زبان فارسی، تهران، نشر نو.
یوسفی، فتانه، منشیزاده، مجتبی، زاهدی فرح (1399). سیر تحول پیشوند استمرار از فارسی باستان تا فارسی نو، پژوهشهای زبانی، س11، ش2، 271-285.
Alexiadou, A. (2016). Building words. In: D. Siddiqi and H. Harley (Eds). Morphological Metatheory (223-236). Amsterdam: John Benjamins Publishing. Alexiadou, A. and Verhoeven, E.S.M. (2021). The Syntax of Argument Structure. Berlin/Boston: Walter de Gruyter GmbH. Anoushe, M. (2021). Morphology in Syntax: from Minimalism to Distributed Morphology. Tehran: University of Tehran Press. [In Persian]. Anoushe, M. (2021). Perfect Construction in Persian Within the Framework of Distributed Morphology. Journal of Researches in Linguistics, 13(2), 189-216. [In Persian] Adger, D. (2003). Core Syntax, a Minimalist Approach. Oxford: OUP. Anvari H. and H. Ahmadi Givi (2011). Persian Grammar [4th Ed]. Tehran: Fatemi. [In Persian]. Bobaljik, J. (2011). Distributed Morphology. Ms, University of Connecticut. Tabatabayi, A. (2016). A Glossary of Persian Grammar. Tehran: Mo’aser. [In Persian]. Chomsky, N. (1995). The Minimalist program. Cambridge MA: MIT Press. Cinque, G. (1999). Adverbs and Functional Heads, A Cross-Linguistic Perspective. NY: OUP. Darzi, A. & Anousheh, M. (2010). Main verb movement in Persian: a minimalist approach. Researches in Language, 2(3): 21-55. [In Persian] Embick, D. (2015). The Morpheme. Berlin: Mouton de Gruyter. Barrie, M. and Mathieu. E. (2014). Head Movement. In: A. Carnie, Y. Sato, and D. Siddiqi (Eds). The Routledge Handbook of Syntax (133-149). NY: Routledge. Embick, D. and Noyer, R. (2007). Distributed Morphology and the syntax/morphology interface. In: G. Ramchand and C. Reiss (Eds). The Oxford Handbook of Linguistic Interfaces (289–324). Oxford: Oxford University Press. Farshid-Vard, Kh. (2003). A contemporary detailed Grammar. Tehran: Sokhan. [In Persian]. Folli, R., Harley, H. and Karimi, S. (2005). Determinants of event type in Persian complex predicates. Lingua, 115: 1365–1401. Gelderen, E.V. (2017). Syntax An Introduction to Minimalism. Amsterdam / Philadelphia: John Benjamins Publishing Company. Ghomeshi, J. (2001). Control and thematic agreement. Canadian Journal of Linguistics, 46: 9–40. Harley, H. (2017). The bundling hypothesis and the disparate functions of little v. In: R. D’Alessandro, I. Franco, and Á.J. Gallego (Eds). The Verbal Domain (3-28). Oxford: OUP. Collins, Ch. (1997). Argument sharing in serial verb constructions. Linguistic Inquiry, 28: 461–497. Mahutiyan, Sh. (2008). Persian Grammar: A Typological Approach. M. Sama'i (trans). Tehran: Nashr-e Markaz. [In Persian] Meshkato-Dini, M. (2007). Persian Grammar: The Lexical Categories and Merge. Tehran: Samt. [In Persian]. Natel Khanlari, P. (1986). A History of the Persian Language. Tehran: Nashr-e No. [In Persian] Marantz, A. (1997). No Escape from Syntax; Don’t Try Morphological Analysis in the Privacy of Your Own Lexicon. In: A. Dimitriadis, L. Siegel, C. Surek-Clark, and A. Williams (Eds). University of Pennsylvania Working Papers in Linguistics (201-225). Philadelphia: University of Pennsylvania. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 51 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 16 |