
تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,693 |
تعداد مقالات | 72,239 |
تعداد مشاهده مقاله | 129,233,830 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 102,068,166 |
خوانشی فلسفی از مرگآگاهی در رمان کلیدر (با تاکید بر هستی و زمان مارتین هایدگر) | ||
پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت | ||
دوره 11، شماره 2 - شماره پیاپی 26، شهریور 1401، صفحه 101-120 اصل مقاله (490.3 K) | ||
نوع مقاله: علمی-پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jlcr.2022.332282.1756 | ||
نویسندگان | ||
پروانه والامهر1؛ علی سنایی* 2 | ||
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران. | ||
2دانشیار گروه ادیان و عرفان، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران)نویسنده مسئول). | ||
چکیده | ||
مقاله حاضر، قرائتی است فلسفی از مرگآگاهی در رمان کلیدر، اثر دولتآبادی بر اساس نظام فکری هایدگر، فیلسوف قرن بیستم، در کتاب هستی و زمان. در این جستار، ابتدا دربارۀ خوانش فلسفی از یک اثر ادبی سخن گفتهایم، سپس با تشریح هستیشناسی هایدگر، به مرگاندیشی در نگاه او و رابطۀ انسان با هستی و مرگ سخن گفتهایم. آنگاه با بیان مرگاندیشی در کلیدر، خوانشی برپایۀ فلسفۀ هایدگر از این رمان به دست دادهایم. هایدگر، انسان و جهان را لازم و ملزوم یکدیگر میداند و معتقد است که دازاین در جهان تنها نیست و حضور دیگران، شخصیت دازاین را معنادار میکند. انسانی که تحت سلطۀ دیگران قرار دارد، نااصیل است؛ اما مرگآگاهی، به دازاین، اصالت میدهد. هایدگر، اصالت را معنادار میداند و اندیشۀ مرگ را نیرویی برای گسست از روزمرگی و معناداری زندگی به شمار میآورد. انتخاب آزادانه، تابع دیگران نبودن، سرگرم روزمره نشدن و معنا دادن به زندگی، پیامدهایی است که هایدگر به آن میپردازد؛ و میتوان از این زاوایا، به کلیدر، نگاه کرد. دولتآبادی، به موضوع مرگ توجه داشته و آن را مورد بررسی قرار دادهاست. در کلیدر، مرگ از درونمایههای اصلی است. دولتآبادی، مرگ و زندگی را همزاد هم میداند و مرگآگاهی را باعث غنیمت شمردن دنیا، هدفمندی زندگی و دستیابی به کمال میداند. او، مرگآگاهی را مختص انسان اصیل میداند و قهرمانان کلیدر، به استقبال مرگ میروند. دولتآبادی، ماهیت مرگ را اضطرابآور میداند و کلیدریان برای فرار از اضطراب مرگ، به زندگی و عشق روی میآورند. | ||
کلیدواژهها | ||
مرگآگاهی؛ محمود دولتآبادی؛ کلیدر؛ مارتین هایدگر؛ هستی و زمان | ||
مراجع | ||
اسکیلاس، اوله مارتین (1387)، درآمدی بر فلسفه و ادبیات، ترجمۀ مرتضی نادری درهشوری، تهران، اختران.
استراترن، پل (1392)، مارتین هایدگر، ترجمۀ مجید مددی، تهران، مهر ویستا.
افلاطون (1399)، شش رساله (حکمت سقراط و افلاطون)، ترجمۀ محمدعلی فروغی، تهران، هرمس.
اونامونو، میگلدِ ( 1385)، درد جاودانگی؛ سرشت سوگناک زندگی، ترجمه بهاءالدّین خرّمشاهی، تهران، ناهید.
بلاکهام، هارولدجان (1389)، شش متفکر اگزیستانسیالیست، ترجمۀ محسن حکیمی، تهران، مرکز.
چهل تن، امیرحسن و فریدون فریاد (1380)، ما نیز مردمی هستیم، تهران، پارسی.
دولتآبادی، محمود (1387)، نونِ نوشتن، تهران، چشمه.
دولتآبادی، محمود (1393)، کلیدر، تهران، فرهنگ معاصر.
لامارک، پیتر (1397)، فلسفۀ ادبیات، ترجمۀ میثم محمدامینی، تهران، فرهنگ نشر نو.
مککواری، جان (1377)، فلسفۀ وجودی، ترجمۀ محمدسعید حنایی کاشانی، تهران، هرمس.
ـــــــــــــ (1393)، مارتین هایدگر، ترجمۀ محمدسعید حنایی کاشانی، تهران، هرمس.
مگی، برایان (1374)، مردان اندیشه، پدیدآورندگان فلسفۀ معاصر، ترجمۀ عزتالله فولادوند، تهران، طرح نو.
میرصادقی، جمال ( 1376 ) ،ادبیات داستانی: قصه، داستان کوتاه، رمان، تهران: سخن
وال، ژان (1357)، اندیشه هستی، ترجمۀ باقر پرهام، تهران، طهوری.
هایدگر، مارتین (1399)، هستی و زمان، ترجمۀ عبدالکریم رشیدیان، تهران، نی.
Culler, J. (2001). The Pursuit of Signs: Semiotics, Literature, Deconstruction”, London, Routledge | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 506 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 301 |