
تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,693 |
تعداد مقالات | 72,239 |
تعداد مشاهده مقاله | 129,222,912 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 102,053,154 |
کنشمندیِ زنانِ خانواده در تعاطی با پیشرانهای حکمرانی در عصر صفویه | ||
پژوهشهای انسانشناسی ایران | ||
دوره 14، شماره 2 - شماره پیاپی 26، اسفند 1403 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/ijar.2025.388317.459899 | ||
نویسندگان | ||
زهرا سادات کشاورز* 1؛ مسلم طاهری کل کشوندی2 | ||
1دکترای تخصصی گروه تاریخ تشیع، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. | ||
2استادیار گروه شیعهشناسی، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران. | ||
چکیده | ||
هدف: تأمل بر خانواده به مثابه زیستِ پایه، نیازمند نگاه به تاریخ اجتماعی است اما گم گشتگیِ بُعد اجتماعیِ تاریخ در ایران، مانعی سرسخت در برابر این تأمل بوده است. خانواده بهرغم آنکه همواره بهعنوان اجتماعِ پایه معرفی میشود، نهادی بهغایت اثرگذار در زیست عمومی جامعه است و مقیاس خُردِ آن بهمعنای کم اهمیت بودن آن نیست و دقیقاً به همین سبب، اثرگذاری-های متقابل این نهاد با دیگر نهاد، همواره محل اندیشهورزی بوده است. خانواده بهرغم آنکه همواره بهعنوان اجتماعِ پایه معرفی میشود، نهادی بهغایت اثرگذار در زیست عمومی جامعه است و مقیاس خُردِ آن به معنای کم اهمیت بودن آن نیست و دقیقاً به همین سبب، اثرگذاری-های متقابل این نهاد با چهار نهاد مطرحِ دیگر در جامعهشناسی، همواره محل تتبع و اندیشه-ورزی بوده است. از اساس جامعهشناسی استانداردهای سختگیرانهای برای انتساب عنوان نهاد به برخی ساختارها داشته است و تنها پنج ساختار موفق به کسب سایر این استانداردها شدهاند که عبارت از نهاد سیاست، نهاد اقتصاد، نهاد آموزش، نهاد دین، و نهاد خانواده هستند. حتی صرف عظمت ساختارهایی غیر از خانواده که جامعهشناسی عنوان نهاد را به آنها اطلاق کرده است میتواند گویای اهمیت خانواده در این مجموعه باشد. بخشی از این اهمیت ناشی از آن است که خانواده میتواند منشأ کنشهایی باشد که در صورت تداوم و محیا بودن شرایط، سایر نهادها را متأثر سازد. بهعنوان مثال و متناسب با موضوع پژوهش حاضر، کنشهای زنان به عنوان جزء اساسی خانواده، در صورت تنوع و در صورت شکستن برخی قالبهای مکرر می-تواند بر نهادهایی با مقیاسهای بزرگتر نیز تأثیر بگذارد. خانواده در عین حال میتواند محل اثرپذیری از سایر نهادها نیز باشد و فیالمثل نوع سیاستگذاریهای ساختار حکمرانی میتواند به پیشرانهایی در حوزه خانواده بدل شود. روششناسی: بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش آن است که آیا کنشهای زنان عصر صفوی یکدست بوده است یا متنوع؟ و آیا نسبتی احتمالی میان این کنشها با پیشرانهای حکمرانی صفویه وجود داشته است؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه که نسبتهایی میان کنش-های زنان با پیشرانهای حکمرانی در عصر صفویه وجود دارد، تمرکز کرده است اما در ادامه، کنش سنتی و عاطفی را جستجو کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به اعتبار تحلیل دادههای تاریخی در نظریه ماکس وبر، گویای وجود کنش زنانِ عصر صفوی بهرغم برخی کلیشههای محدودکننده خانواده است. یافتهها: رویکرد بینارشتهای پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه سنخبندی انواع کنشها توسط وبر و جستجوی این کنشها بر اساس دادههای کمشمار مربوط به زنان دوره صفویه سعی در انعکاس این معنا داشت که صفویه بهرغم آنکه نمونهای نسبتاً درخشان از دگرگونی-های کم سابقه در سپهر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است به نظر میرسد آنجا که نوبت به گشودن دروازه نقشهای متهورانه به روی زنان است مواجههای بسیار تخفیفآمیز داشته است. زنان را تنها شایسته نقشهایی محدود به چارچوبه خانواده دانسته و در چارچوبه گفته شده نیز صرفاً به نقشهای محول بسنده کرده است و چنین وضعیتی را عمدتاً از طریق برخی پیشرانهای حکمرانی ایجاد نموده است.کنشهای سنتی و کنشهای عاطفی عموماً تابعی از پیشرانهایی چون پایگاه اخباری صفویه و اِعمال قوانین محدودیتزا بودهاند. این کنشها متأثر از پیشرانهایی چون تربیت فرزندان تا مرحلهای، فرزندآوری، ظرفیتهای جنسی، خانهداری، فعالیتهای یدی، دامداری، زراعت، پشمریسی و نظایر آن و مادرانگی درباره کنشهای سنتی و عاطفی یادشده میباشد. | ||
کلیدواژهها | ||
پیشران حکمرانی؛ خانواده؛ زنان؛ کنشمندی؛ کنشِ سنتی؛ کنشِ عاطفی | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 72 |