زاهد زاهدانی, سید سعید, جمال زاده, محمدحسین. (1401). شاکلۀ سیاست در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی؛ مطالعۀ تطبیقی. , 12(1), 125-148. doi: 10.22059/jstmt.2022.338587.1504
سید سعید زاهد زاهدانی; محمدحسین جمال زاده. "شاکلۀ سیاست در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی؛ مطالعۀ تطبیقی". , 12, 1, 1401, 125-148. doi: 10.22059/jstmt.2022.338587.1504
زاهد زاهدانی, سید سعید, جمال زاده, محمدحسین. (1401). 'شاکلۀ سیاست در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی؛ مطالعۀ تطبیقی', , 12(1), pp. 125-148. doi: 10.22059/jstmt.2022.338587.1504
زاهد زاهدانی, سید سعید, جمال زاده, محمدحسین. شاکلۀ سیاست در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی؛ مطالعۀ تطبیقی. , 1401; 12(1): 125-148. doi: 10.22059/jstmt.2022.338587.1504
شاکلۀ سیاست در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی؛ مطالعۀ تطبیقی
2گروه آموزشی علوم اجتماعی اسلامی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
نیازهای ضروری جوامع از طریق تشکلهای طبیعیِ اجتماعی، موسوم به نهاد تامین میشوند. از جمله برای ایجاد نظم و امنیت و مدیریت جامعه، نهاد سیاست تشکیل مییابد. هر فرهنگ و تمدنی دارای سبک مدیریت و انتظامبخشی مخصوص به خود است. ازاینرو هر تمدنی دارای یک نهاد سیاسی با شاکلۀ مخصوص به خود است. تمدن مدرن با کنار گذاشتن واقعیت غیب و تکیه بر واقعیت مشهود (سکولاریزم) و اعتماد به انسان (هیومنیزم) شکل و رشد یافت. نهادهای اجتماعی آن، از جمله سیاست هم بر همین پایه استوار شدند. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی و ظاهر شدن اسلام در یک منظر تمدنی چنین مینماید که شاکلههای نوینی به نهادهای اجتماعی مخصوصا سیاست داده شد. مقاله حاضر تلاش میکند با استفاده از روش بررسی متون و بحث و نظرخواهی از متخصصین، در یک مطالعۀ تطبیقی شاکلۀ سیاست در تمدن نوین اسلامی را تخمین زند. موضوع پژوهش مطالعه تطبیقی شاکله سیاست در دو تمدن مدرن و نوین اسلامی است و هدف پژوهش آن است که پایههای نظری سیاست را در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی با یکدیگر مقایسه کرده و نتایج اجتماعی هر یک را مورد سنجش قرار دهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شاکلۀ سیاست در این دو نوع تمدن با یکدیگر تفاوت مبنایی دارند؛ هر چند ممکن است هر دو به مردم سالاری متمسک باشند. تمدن مدرن بر اساس انسان گرایی و توجه به سودجویی و منفعتطلبی انسانها هر نوع عملی را مجاز میشمارد اما تمدن اسلامی تکیه خود را بر ربوبیت الهی میگذارد و با اهمیت دادن به رابط بین عالم غیب و مشهود تلاش میکند نظامی را در سیاست جایگزین کند که ولایت الهی در سطوح مختلف اجتماعی ساری و جاری شود.
پارسانیا، حمید (1392)، نظریه و فرهنگ: روششناسی بنیادین تکوین نظریههای علمی، راهبرد فرهنگ، دوره ششم، شماره 23، صص 28ـ7.
پیروزمند، علی رضا (1389) مبانی و الگوی مهندسی فرهنگی، قم: فرهنگستان علوم اسلامی.
تهانوی، محمد علی (1996)، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت: مکتبه لبنان ناشرون.
جاسمی، محمد و بهرام جاسمی (1358)، فرهنگ علوم سیاسی، تهران: گوتنبرگ.
حسینی طباطبائی، سیدمحمدحسین (1421 ق)، ولایت فقیه در حکومت اسلام، چاپ دوم، مشهد: انتشارات علامه طباطبائی.
دورکیم، امیل (1391)، درسهای جامعه شناسی، ترجمه جمال الدین موسوی، تهران: نشر نی.
زاهد زاهدانی، سید سعید، محسن جاجرمی زاده، محمد رضا تقوی (1393)، فرهنگ به مثابه رسانه ای بین اراده و عمل جمعی (مطالعه تطبیقی فرهنگ اسلامی و سکولار)، رسانه و فرهنگ، جلد 3، شماره 2، صص 76-55.
زاهد زاهدانی، سیدسعید (1384)، در باب توسعهی فرهنگی در ایران، راهبرد یاس، ، سال اول، شماره سوم، صص 92-81.
ــــــــــــ (1394)، درآمدی بر مبانی روش تفکر اجتماعی در اسلام،تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
صالح، صبحی، شریف الرضی، محمدبن حسین (۱۴۱۴ق)، نهج البلاغه، قم: دار الهجره.