تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,500 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,084,139 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,188,563 |
ارسطو؛ فلسفه و وحدت نظام علوم | ||
فلسفه | ||
مقاله 5، دوره 18، شماره 2 - شماره پیاپی 35، اسفند 1399، صفحه 89-110 اصل مقاله (946.8 K) | ||
نوع مقاله: علمی -پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jop.2020.302082.1006515 | ||
نویسندگان | ||
حامد روشنی راد* 1؛ مهدی قوام صفری2 | ||
1دانشجوی دکتری فلسفۀ دانشگاه تهران | ||
2دانشیار گروه فلسفۀ دانشگاه تهران | ||
چکیده | ||
علوم ریاضی، طبیعی و الهی، علومی متمایز، اما همزمان واجد نوعی وحدتاند؛ این نه وحدتِ جنسی، بلکه به تبعِ وحدتِ خاصِ معنایِ وجود، ساختاری ویژه است که وحدتِ بالنسبه یا وحدتِ به تقدّم و تأخّر نامیده میشود. این ساختار از طرفی عاملِ تمییزِ صناعاتِ علمی و ممانعت از خلطِ آنهاست و از طرفی، ضامنِ تمامیّت و یکپارچگیِ فلسفه است. بر اساس این فهم از وحدت، «فلسفه» نخست بر الهیّات اطلاق میشود، سپس بر طبیعیّات و سپس، در نسبت با الهیّات به تقدّم و تأخّر، بر سایر علوم اطلاق میشود؛ هر دانش نیز واجدِ بخشهایی است که با همین قاعده ترتیب یافتهاند و شبکۀ نظام علوم را قوام میدهند. در این مقاله به شیوۀ دستیابیِ ارسطو به این وحدتِ ویژه خواهیم پرداخت. ارسطو در کتبِ مقدّماتیِ متافیزیک، نخستدر آلفای بزرگ، حکمت را به شناختِ علل و مبادیِ نخستین تعریف میکند، در آپوریای اولِ کتاب بتا مبتنی بر این تعریف، سرگشتگی میانِ وحدت و کثرتِ حکمت را نشان میدهد؛ در گام بعد، در کتابگاما، برای رفع این سرگشتگی، نظریۀ خاصِ خود، یعنی ساختار واحد در کثیرِ حکمت را با توسل به این وحدتِ ویژه تثبیت میکند؛ بنابراین، آنچه «متافیزیک اعم» نامیده میشود، در حقیقت نه دانشی واحد و جدا از سایرِ علوم، بلکه به مثابۀ دانشی مرتبۀ دوم و مقوّمِ نظامِ علوم، تنها در ضمنِ کثرتِ علوم تحقق خواهد داشت. | ||
کلیدواژهها | ||
ارسطو؛ حکمت؛ نظامِ علوم؛ وحدتِ بالنسبه | ||
مراجع | ||
ابن سینا (1405)، الشفا،جلد: 4 و 10، تصحیح: ابراهیم مدکور و ابوالعلا عفیفی، مکتبة آیةالله المرعشی. قم. ــــــــــــــ (1428)، الهیّات من کتاب الشفا، حسن حسنزاده آملی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی. ارسطو (1980)، منطق ارسطو، حققه و قدّم له عبدالرحمن بدوی، بیروت-کویت. ابن رشد (1377)، تفسیر مابعد الطبیعه، ج1، تهران، حکمت (افست). ایلخانی، محمد (1378)، « نظریه تشابه analogia در یونان»، فلسفه، 70-91. زالی، مصطفی (1396)، تشکیک و خارجیت وجود؛ تأملی بر رویکرد ابن سینایی در نحوۀ احراز وحدت موضوع مابعدالطبیعه، جاویدان خرد، ش31، ص67-90. نوسبام، مارتا (1374)، ارسطو، ترجمۀ عزتالله فولادوند، تهران، طرح نو. Aristotle.) 1984(, The Complete Works of Aristotle, The revised Oxford translation, Edited by Jonathan Barnes, Princeton University. Barnes, J. (2000), Aristotle: A Very Short Introduction, New York, Oxford University. Crubellier, M. a (2009), Aristotle: Metaphysics Beta, New York, Oxford University Press. During) 1966(, Aristoteles, Darstellung und interpretation sense Denkes, Heidelberg. Reale, Giovanni (1980), The Concept of First Philosophy and the Unity of the Metaphysics of Aristotle, Editor& translator John R. Catan, Suny Press. Heidegger, M. (1967), Sein und Zeit, Tübingen: Max Niemeyer Verlag Tübingen. Being and time. 1996 Trans, Joan Stambaugh, New York, State University of New York. Hesse, M. (2005), “Aristotel’s Logic of Analogy”, The Philosophical qurterly, 328-340. Jaeger, W.W. (1962), Aristotle: Fundamentals of the History of his Development, london, Oxford,Clarendon Press. Owen, G. E. L. (1960), “Logic and Metaphysics in Some Earlier Works of Aristotle”, in I. During and G. E. L. Owen (edd.) Owens, J. (1978), The doctrine of being in the Aristotelian Metaphysics, Torento, Pontifical Institute of Mediaeval Studies. Politis, V. (2005), Aristotle and the Metaphysics, london, Routledge. Plato (1963), The Collected Dialogues, Edith Hamileon and Huntington. Princeton university pres. Ross, S. W. (1936), Aristotle's Physics; A Revised Text with Introduction and Commentary, Oxford, Clarendon Press. Shields, C. J. (2002). Order in multiplicity: Homonymy in the philosophy of Aristotle, Oxford University. Simplicius, Chase, M., & Simplicius (2003), On Aristotle's“Categories 1-4”, Cornell University Press. Ward, Julie K (2008) Aristotle on Homonymy: Dialectic and Science, Cambridge University Press, Cambridge. Yu, Jiyuan (2002), “What is the Focal Meaning of Being in Aristotle”, Apeiron, 34 (3), 205- 232. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 544 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 467 |