تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,573 |
تعداد مقالات | 71,037 |
تعداد مشاهده مقاله | 125,522,599 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 98,782,265 |
خراج، ویرانی، آبادانی در نظامِ حقوقی و اقتصادِ آبادانی در ایران و الزاماتِ فنی و بازتابِ فرهنگیِ آن، بر پایۀ متونِ کهنِ پارسی | ||
تاریخ علم | ||
دوره 18، شماره 2 - شماره پیاپی 29، دی 1399، صفحه 329-350 اصل مقاله (425.1 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jihs.2020.310867.371594 | ||
نویسندگان | ||
مهدی گلچین عارفی* 1؛ یعقوب آژند2 | ||
1دکتری تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر اسلامی | ||
2عضو هیأت علمی/ دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاهِ تهران | ||
چکیده | ||
نظامِ دیوانیِ حاکم بر ایران از راههای گوناگون با عمارت و آبادانی نسبت مییافت. از اجزای این رابطه جز اندکی نمیدانیم. اما یکی از مجراهای ارتباطِ دیوان با عالمِ معماری مفهومِ خراج و ضوابطِ حاکم بر خراجستانی بود. خراج نسبتی با درآمدِ مِلک داشت و درآمدِ ملک وابسته به میزانِ آبادی و ویرانیِ آن بود. اصولاً از ویرانهها خراج نمیستاندهاند. اجرای این قانونِ ساده ملزوماتِ فنی و مقدماتی داشت. باید آماری از املاک کشور میداشتند که در آن آباد و ویران از هم تفکیک شده باشد. اما در ایران اوضاعِ املاک متغیر و عواملِ ویرانی پیوسته در کار بود. آبادی به ویرانی میافتاد و ویرانهها آباد میشد. پس پیمایشهای پیدرپی و دیوانِ مساحیِ عریض و طویلی لازم بود با کثیری مساحانِ آموخته. عدهای به هوای معافیت و تخفیف، ملکِ خود را ویرانه نشان میدادند. از این رو تشخیصِ آبادانی و ویرانی از مسائلِ کلیدیِ نظامِ دیوانی بود. حکومت باید خبرگانی تربیت میکرد تا ویرانهها را بشناسند و حسابها را نو کنند. گذشته از این حکومت برای تشویقِ مردم به آباد کردنِ ویرانهها، خراج را از ویرانهای که آباد میشد بر میداشت. این معافیتها هم ضوابطِ دقیق و محاسباتِ ویژهای داشت. نو کردنِ حسابِ ویران و آبادان و اعمالِ معافیت از اصلاحاتِ مهم نظامِ دیوانی به حساب میآمد؛ اصلاحاتی که در اسطوره و تاریخِ ایران سابقه دارد. در دورههای تنگی، خراج عاملِ ویرانی بود و طلبِ خراج از زمینهای بیمحصول مردم را از آبادیها میراند. رابطۀ خراج و ویرانی و نسبتِ مستقیمِ زندگیِ مردم با آن سبب شده است این دوگانه در فرهنگِ ایرانی جایی باز کند و به آثارِ سخنگویان فرهنگِ ایرانی راه یابد؛ آنچنان که تمثیلِ «خراج و دهِ ویران» بارها برای انتقالِ مفاهیمِ تغزلی و عرفانی به کار رفته است. در این مقاله با تکیه بر متونِ سدههای چهارم تا هشتمِ هجری در پیِ یافتنِ صورتهای مختلفِ رابطۀ دو مفهومِ خراج و ویرانی و الزاماتِ فنیِ آن خواهیم بود. اخباری که از این متون به دست میآید در شناختِ نظامِ حقوقیِ معماری در ایرانِ سدههای میانۀ اسلامی به کار خواهد آمد؛ عرصهای که تا کنون بیشوکم تاریک مانده است. | ||
کلیدواژهها | ||
آبادانی؛ تاریخِ اقتصادیِ ایران؛ خراج؛ معماریِ ایران؛ نظامِ حقوقی آبادانی؛ ویرانی | ||
مراجع | ||
ابریشمکار، صدیقه و دیگران. (1393ش). «خراج». دانشنامۀ جهان اسلام، ج۱۵. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی. ابن قتیبه دینوری، ابومحمد عبداللّه بن مسلم. (1417ق). ادب الکاتب. بیروت: مؤسسة الرسالة. اعتمادالسلطنه. (1374ش). المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخِ ایران، ج۱. تصحیح ایرج افشار. تهران: اساطیر. حسن بن محمد بن حسن قمی [بیتا]. تاریخ قم. تصحیح جلالالدین تهرانی. تهران: توس. حسینی آهق، مریم. (1393ش). «خراج». دانشنامۀ جهان اسلام، ج۱۵. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی. دهخدا، علیاکبر. (1383ش). امثال و حکم. تهران: امیرکبیر. رشیدالدین فضلاللّه همدانی. (1940م). تاریخ مبارک غازانی. چاپِ کارل یان. هرتفورد: ستفن اوستین. سنایی، ابوالمجد مجدود آدم. (1341ش). دیوان حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی. چاپ مدرس رضوی. [بیجا] کتابخانۀ ابنسینا. طبری، محمد بن جریر. (1378ش). تاریخنامۀ طبری. گردانیدۀ منسوب به بلعمی. تصحیح محمد روشن. تهران: سروش. غزالی، ابوحامد محمد. (1317ش). نصیحة الملوک. چاپ جلالالدین همایی. تهران: کتابخانۀ طهران. فردوسی. (1386ش). شاهنامه. چاپ جلال خالقی مطلق. تهران: دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. گردیزی، عبدالحی بن ضحاک (1384ش). زینالاخبار. به اهتمام رحیم رضازاده ملک. تهران: اساطیر. لمتون، آنکاترین. (1377ش). مالک و زارع در ایران. ترجمۀ منوچهر امیری. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. منتخبالدین بدیع اتابک جوینی. (1329ش). عتبة الکتبة، مجموعۀ مراسلاتِ دیوانِ سلطان سنجر. به اهتمامِ محمد قزوینی و عباس اقبال. تهران: شرکتِ سهامیِ چاپ. مولوی، جلالالدین محمد بلخی. (1375ش). کلیاتِ شمس یا دیوانِ کبیر. چاپ بدیعالزمان فروزانفر. تهران: امیرکبیر. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر. (1363ش). تاریخ بخارا. ترجمۀ ابونصر احمد بن محمد بن نصر قُباوی، تلخیص محمد بن زُفر بن عمر. تصحیح مدرس رضوی. تهران: توس. نظامالملک، ابوعلی حسن. (1347ش). سیرالملوک (سیاستنامه). چاپِ هیوبرت دارک. تهران: بنگاه ترجمه و نشرِ کتاب. وصافالحضرة، شرفالدین عبداللّه وصاف شیرازی. (1346ش). تحریر تاریخ وصاف. تحریر عبدالمحمد آیتی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 451 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 424 |