
تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,695 |
تعداد مقالات | 72,291 |
تعداد مشاهده مقاله | 129,353,331 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 102,205,950 |
کاوش باستانشناختی گورستان تاجامیر یاسوج | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات باستان شناسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 10، دوره 8، شماره 1 - شماره پیاپی 13، اردیبهشت 1395، صفحه 171-190 اصل مقاله (2.77 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jarcs.2016.59501 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیم قزلباش1؛ محمدجواد جعفری* 2؛ نوروز رجبی3؛ کورش محمدخانی4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکتری رشته باستانشناسی دانشگاه تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گورستان تاجامیر بر دامنة جنوبی رشته کوه دنا و در شرق یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد جای دارد. این گورستان به دنبال پیریزی ساختمان کتابخانة دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در 1388 شناسایی شد. ساختوسازهای گستردة دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در دهة 80 خورشیدی سبب تخریب بخشهایی از این گورستان شد. پراکندگی گورهای تخریب شده در گسترهای بیش از هفت هکتار است و آنچه امروزه از گورستان باقی مانده کمتر از سه هکتار است. کاوش و مستندنگاری شانزده گور در بخش شمالی گورستان و بررسی ژئوفیزیک به وسعت دو هکتار از نتایج فصل نخست بود. پوشش قلوهسنگی و خرپشتهای فضای چالة تدفین، دیوارة سنگچین چالة تدفین، ورودی چالة تدفین، تاج یا نشانة گور و فضای جلوی ورودی چالة تدفین، واحدهای ساختاری گوناگون هر گور بودند که در روند گزارش آنها به صورت جداگانه توصیف و مستندنگاری شدند. هدایای تدفینی در بردارندة ظروف سفالی، فلزی و سنگی، ابزارهای سنگی، زیورآلات و جنگافزارهای مفرغی و سنگی بودند. به نظر میرسد بر اساس شواهد باستانشناختی میتوان گورستان تاجامیر را یکی از گورستانهای اقوام یا گروههای کوچرو عیلامی نیمة نخستِ هزارة دوم پ.م دانست. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گورستان تاجامیر؛ باستانشناسی عیلام؛ گورهای سنگی؛ کاوش نجاتبخشی؛ بررسی ژئوفیزیک | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
. مقدمه در پاییز 1388 خورشیدی هنگامی که دانشگاه علوم پزشکی یاسوج برای برپاکردن ساختمان کتابخانه، از دامنة یک بلندی به مساحت پنجهزار مترمربع گودبرداری کرد، بقایای فرهنگی و باستانشناختی زیادی پس از سه سال فراز و نشیبهای اداری، ادارهکل میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد با حمایت و همکاری معاونت میراث و پژوهشگاه میراث فرهنگی شرایط مطالعات و فعالیتهای میدانی را فراهم آورد تا اینکه در خرداد 1391 گروه کاوش باستانشناسی گورستان تاجامیر یاسوج در محل مستقر شد و کاوش را در بخش میانی گورستان، در پشت گود بزرگی آغاز کرد که در سال 1388 دانشگاه ایجاد کرده و به بخشهای زیادی از گورستان آسیب زده بود. در برش این چاله بقایای ساختار سنگچین تعداد زیادی گور نمایان بود. همزمان با فعالیت گروه کاوش، در بخش جنوب شرقی گورستان و در شرق بنای مسجد، دانشگاه علوم پزشکی با وجود مخالفت شدید گروه و البته با موافقت و هماهنگی مدیرکل و معاونت وقت میراث فرهنگی استان، از بخشدیگریبهمساحت1800مترمربعگودبرداریکرد که در پی آن دستکم تعداد هفت گور دیگر ویران شد.شگفتآنکه،درستپسازپایانکارگروهکاوش،بدونهرگونهمجوزکاوشیازسویپژوهشکدهباستانشناسی، تعدادی از کارشناسان ادارهکل استان، کاوش بر روی تعدادی از گورهای کنار این چاله را ادامه دادند! درة بشار یکی از مهمترین و بزرگترین درههای زاگرس جنوب غربی است که در دامنة جنوبی رشته بلندیهای دنا قرار دارد و رود بشار در راستای جنوب شرقی ـ شمال غربی در آن جریان دارد؛ رودی که دورترین و درازترین شاخابه کارون شمرده میشود. گمان میرود بهسانِ دو سه سدة گذشته، این دره و
2. روش کاوش برای مطالعة باستانشناسی موضوع پژوهش، در آغاز نقشة منحنی میزان (توپوگرافی) منطقه و بخشهایی که گمان میرفت گسترة گورستان را دربر میگیرد، تهیه و به شبکههای 10×10 متر بخشبندی شد. آنچه بیش از همه اهمیت داشت، نجات گورهایی بود که در میانة گورستان و در لبة برش شرقی گودِ سال 88 دیده
3. گمانههای کاوش همة گورهای نمایان در برش و بدنة دیوارههای سهگانة غربی، شمالی و شرقیِ چالهای که در سال 88 ایجاد شده بود، پیشتر تخریب و غارت شدند و گورها تنها بر اساس تعداد اندک قلوه یا تختهسنگهای باقیمانده آنها قابل شناسایی بودند (شکل 2). با توجه به اینکه در تمامی درازای 100 متری این دیواره، بقایای گورهای تخریبشده قابل دیدن بود و امکان کاوش تمامی این گستره در یک فصل وجود نداشت، بخش جنوب شرقی گود برای شروع مطالعات انتخاب شد. در این منطقه زمین بیش از 23 درصد به سمت جنوب غربی شیب داشت و درختان بلوط که ریشة آنها یکی از عوامل اصلی طبیعی تخریب گورها بود، کمتر بودند. در 20 متری شرق این جایگاه یک چاه عمیق قرار داشت که کانال انتقال آبِ آن از شمال گورستان تعدادی از گورها را تخریب کرده بود؛ بهعلاوه، وجود آهنآلات این چاه مانع بررسی ژئوفیزیک این بخش از گورستان شد. بخش شمالی و شرقی این موقعیت نیز طبیعی و دستنخورده بود و بخش جنوبی آن برش و بدنة گودی بود که در هنگام کاوش تمامی خاک و رسوبات روی گورها به داخل آن انباشت میشد. در شبکهبندی ایجاد شده، شبکة 16P بهطور کامل و بخشهایی از شبکههای 17O، 17P، 16O، 15Pکاوش شد (نقشه 4)؛ بنابراین، هر شبکه10×10 متر به چهار ترانشة 5×5 متر تقسیم و هر گمانه با سرپرستی یک کارشناس کاوش شد. در نهایت 16 گور شناسایی و مستندنگاری شد که از این میان، گور شمارة 1 و 2 در گمانة 16PB، گور شمارة 3 و 9 در گمانة 15PC و 15PD، گور شمارة 4 و 5 در گمانة 17PA، گور شمارة 7، 8 و 11 در گمانة 17OB، گور شمارة 10 در گمانة 16PC، گور شمارة 12 در گمانة 16PA و 16OB، گور شمارة 13 و 14 در گمانة 16OD و گور شمارة 15 و 16 در گمانة 16PD قرار داشتند (نقشه 5).
4. ساختار گورها از میان 16 گور کاوششده، 15 گور دارای ساختاری سنگی و همسان بودند و تنها یک گور خمرهای به دست آمد. در همة گورهایی که ساختار سنگی داشتند، عناصر معماری و واحدهای ساختاری گور تقریبا با هم شبیه بودند و تفاوتها در کم و زیاد شدن یک یا دو واحد ساختاری بود. پوشش قلوهسنگی، پوشش خرپشتهای، فضای چالة تدفین، دیوارة سنگچین چالة تدفین، ورودی چالة تدفین، تاج یا نشانة گور، فضای جلوی ورودی تدفین و چالة تدفین، واحدهای ساختاری متفاوت یک گور بودند که در روند گزارش هر گور به صورت جداگانه توصیف و مستندنگاری میشد. پوشش قلوهسنگی، روییترین و نخستین واحدی بود که بعد از برداشت 30 تا 60 سانتیمتر خاک و رسوبات نمایان میشد (طرح1). این پوشش در گورهای شمارة 4، 7، 10 و 14 بهخوبی نمایان بود و مستندنگاری شد، اما در سایر گورها دچار بههمریختگی بود و امکان بازشناسی آن از سایر بخشهای ساختاری گور وجود نداشت. پوشش خرپشتهای در همة گورها وجود داشت؛ تختهسنگهای بیضی و گاهی مستطیلشکل که به صورت هشتی بر روی چالة گور قرار میگرفتند (طرح 2). این واحد ساختاری نیز در گورهای 4، 7، 10 و 14 سالم و درجا بودند، اما در سایر گورها یا به شکل کامل و یا بخشی از آن ویران شده بود. در گورهای شمارة 2، 9 و 12 که از جمله گورهای بزرگ شناسایی شده بودند، ابعاد این تختهسنگها به 50×100 سانتیمتر نیز میرسید. در گور شمارة 9 تنها یک تختهسنگ خرپشتهای در محل خود قرار نداشت و باقی آنها درجا بودند. در گور شمارة 12 تنها تختهسنگ بخش میانی از محل خود خارج شده بود و با وجود ساختار خرپشتهای پوششِ گور، فضای داخلی آن در همة گورها با رسوبات شن و خاک پر شده بود. در آن دسته از گورهایی که ساختار سالمی نیز داشتند، مواد و اشیاء تدفینی در میان تراکم و فشردگی خاک و شن قرار داشت. فضای چالة تدفین در کوچکترین گور 70 × 100 سانتیمتر (گور 11) و در بزرگترین گور 105× 210 سانتیمتر (گور 12) بود (طرح 3). دیوارة چالة گورها با قلوهسنگهای بزرگ و کوچک سنگچین شده بود. در گور شمارة 2 از خرسنگهایی تا اندازة 60 × 90سانتیمترودرگور11ازقلوهسنگهایی با اندازة میانگین 20× 30 سانتیمتر استفاده شده بود. در گورهای شمارة 4، 5، 6، 7، 8،10، 13، 14 و 15 تنها سه ضلع چالة گور و در دیگر گورها هر چهار ضلع سنگچین شده بود. ژرفای چالة تدفین با توجه به اندازة گورها گوناگون بود. در گور شمارة 1 کمتر از 30 سانتیمتر و در گور شمارة 9 نزدیک به یک متر با 5 ردیف قلوه سنگچین شده بود. ورودی چالة گور آن بخش از ساختار گور بود که با تختهسنگهایی بهشکل ایستاده و موقتی پوشیده میشد و در هنگام مردهگذاری، دوباره محل دسترسی به فضای چالة تدفین بود. این ساختار در گورهای شمارة 2، 4، 9، 10، 13 و 14 بهخوبی نمایان بود و در دیگر گورها وضعیت آن بهخوبی مشخص نبود. در گورهای شمارة 13 و 14 ساختار ورودی تنها یک تختهسنگ ایستاده بود و در دیگر گورها از دو یا سه تختهسنگ و یا تعدادی قلوهسنگ برای بستن فضای ورودی استفاده شده بود. در گورهای شمارة 2، 9 و 12 در جلوی ساختار ورودی گور و در خارج از فضای چالة تدفین، استخوان فک و سایر اعضای جانوری (احتمالاً اسب؟) یافت شد که این فضا بهعنوان واحدی از ساختار گور مستندنگاری شد. در گور شمارة 9 علاوه بر استخوان جانوری نامشخص، تعداد اندکی خردهسفال نیز در فضای جلوی چالة گور شناسایی شد. در همین گور که شاخصترین گور بود، فضایی برای قراردادن استخوان جانوری در جلوی چالة گور با قلوهسنگ ساخته شده بود و استخوان جانور نیز در آن زیاد وجود داشت. آخرین واحد ساختاری گور که بهشکل جداگانه مطالعه و مستندنگاری میشد، چالة تدفین بود که در واقع هنگام ساختن گور، نخستین واحد ساختاری آن شمرده میشد. دستکم سه ضلع از دیوارة چاله در تمامی گورها سنگچین بود و فقط از وضعیت چاله در گورخمرة شمارة 16 به دلیل شدت تخریبها اطلاعاتی به دست نیامد. جهت چالة تدفین از الگوی مشخصی پیروی نمیکرد. گورهای شمارة 2، 9، 12و 15 در جهت شرقی' غربی بودند. گورهای شمارة 1، 3، 4، 6، 7، 8، 10، 11، 13 و 14 جهت شمالی' جنوبی و گور شمارة 5 جهت شمال' شرقی، جنوب' غربی داشت.
5. چگونگی مردهگذاری شدت تخریب و متلاشی شدن بقایای استخوانی (انسانی) در گورستان تاجامیر بسیار زیاد بود؛ آنگونه که از مجموع 16 گور کاوششده در فصل نخست، تنها از سه گور شمارة 4، 7 و 14 بقایای استخوان انسانی به صورت درجا و با شکلی مشخص شناسایی شد (طرح 3). یکی از مهمترین عوامل، اسیدی بودن بافت خاک در اثر پوشش جنگلی است که به سرعت تجزیه و از همپاشیدگی بقایای استخوانی افزوده است. در گور شمارة 4 و 7، انباشتگی خاک و رسوبات شنی باعث خردشدن استخوانها شده بود و تنها شکل چمباتمهای قرارگیری جسد در آن قابل تشخیص بود. در گور شمارة 14 نیز این وضعیت دیده شد و وضعیت نسبتاً خوب
6. اشیاء و هدایای تدفینی تعداد اشیاء و مواد فرهنگی که در این فصلِ کاوش بهدستآمد و مستندنگاری شد، به نسبت شناختی که از این نوع تدفینها وجود دارد، بسیار اندک بود. همانگونه که اشاره شد تنها پنج گور از مجموع شانزده گور، ساختار سالم و درجا داشتند و گمان میرود دیگر گورها بهعمد تخریب و در گذشتهای دور غارت شدهاند. ریزش پوشش گور و نفوذ رسوبات شن و خاک به درون چالة تدفین نیز از عوامل طبیعی بودند که موجب خرد شدن ظروف و از بینرفتن و تجزیة بقایای استخوانی شده بود. رویهمرفته، تعداد 156 شی از کاوش گورها شناسایی شد که از این میان تعداد ظروف کامل 3 عدد، ظروف ناقص 17 عدد، لبة ظرف (قطعه) 23 عدد و خردهسفالهای بهدستآمده از گورها نیز 1885 عدد بود که آمار این خردهسفالها نشاندهندة شدت تخریب در این گورستان است (طرح 4). پس از ظروف سفالی، مهرههای سنگی با 58 عدد، مهرههای نقرهای با 19 عدد و یک مهرة مفرغی قرارداشتند که بیشتر آنها در گور شمارة 8 و گورخمرة شمارة 16 بهدست آمدند. از گور شمارة 4 تنها هدایای تدفینی که شناسایی شد، 10 عدد سرپیکان سنگی بود که در ضلع شمال غربی چالة گور انباشت شده بود. ابزار و تراشههای سنگی، سرنیزههای مفرغی، حلقه و دستبندهای مفرغی و نقرهای و یک خنجر مفرغی، دیگر اشیایی بودند که به تعداد کم در سایر گورها شناسایی شدند (طرح 5). یکی از شاخصترین اشیای شناساییشده، قمقمة سفالی منقوشی بود که از بخش شمال غربی چالة گور شمارة 2 پیدا شد (طرح 4: شمارة 20510). همچنین از تخریبهای سال 1388 تعداد 22 شی باقی مانده که یکی از رانندگان به ادارهکل میراث تحویل داده بود و اینک در مخزن موزة یاسوج نگهداری میشود. در میان این اشیا 13 عدد ظرف مفرغی و یک عدد ظرف سنگ صابون با نقش کنده بر لبه و بدنه وجود داشت که در روند کاوش نمونههای آنها شناسایی نشد. سه عدد دستبند مفرغی، دو عدد خنجر مفرغی، یک عدد گوشوارة مفرغی و دو عدد ظرف سفالی از دیگر اشیاء این مجموعه بودند (طرح 6). 7. بررسی آرکئوژئوفیزیک به روش مغناطیسسنجی در گورستان تاجامیر بررسی آرکئوژئوفیزیک در گورستان تاجامیر به روش مغناطیسسنجی و با استفاده از دستگاه گرادیومتر بخار سزیمـربیدوم صورت پذیرفت. منطقة مورد مطالعه بیشتر شرق و شمال گورستان را دربرگرفته است، اما باتوجه به ساختوسازهای بسیار زیاد در اطراف گورستان، فنسکشی، فنداسیون بتنی و انبوهی میلههای آهنی در ساخت این فنداسیونها، وجود خط انتقال فشارقوی برق، خط انتقال آب و نیز پاکسازی 8. نتیجه باستانشناسیِ مرگ و مطالعة گورستان و بقایای تدفینی نقشی مهم در شناخت باورها و اعتقادات جوامع گذشته دارد. در دو سدة اخیری که باستانشناسی جایگاهی ویژه در دانش بشری یافته است، شاید مطالعة گورستانها متداولترین روش در شناخت ساختار و ویژگیهای اجتماعی جوامع گذشته بوده است (دارک، 1379: 111). در فصل نخستِ کاوش گورستان تاجامیر یاسوج، 10 گمانة 5×5 کاوش شد که مساحتی حدود 250 متر مربع را دربر میگرفت. ژرفای دستیابی به ساختار گورها 30 تا 90 سانتیمتر از بستر زمین بود که در سنجش و برابری با دیگر گورستانهای منطقه، ازجمله گورستان «محمودآباد»، گورستان «لَما» (رضوانی و دیگران 1386، جعفری 1393) و گورستان «دِهدومِن» (ناصری و دیگران، 1393: 424) میتوان گفت که گورها در گورستان تاجامیر در سطح قرار دارند. جایگاه و قرارگیری گورستان در دامنهای با شیب اندک و جنگلی سبب شده است که رسوبات و فرسایش زیادی از خاک بر روی گورها قرار نگیرد. وضعیت اسکلت انسانی گورها به دلیل تخریب آنها در اثر عوامل انسانی و طبیعی مناسب نبود. در آن دسته از گورهایی که در گذشتة دور غارت شده بودند، اثری از استخوان انسانی یافت نشد و در آن دسته از گورهایی که غارت نشده بودند، رسوبات و ریزش سقف گور باعث فرسایش و تجزیةاستخوانهاشدهبود.رویهمرفته،شکلتدفینوبقایایاستخوانهای انسانی تنها در گورهای شمارة 14، 7 و 4 بهدست آمد و در گورهای شمارة 2، 8، 9، 10، 12 و 15 به قطعاتی اندک از استخوان انسانی بهصورتی بههمریخته و خارج از محل اصلی خود برخورد شد. از گورهای شمارة 5، 6، 1، 11، 13 و 3 هیچگونه بقایای استخوان انسانی شناسایی نشد. وضعیت هدایای تدفینی نیز در این گورستان کمشمار و اندک بود. هدایای تدفینی دربر دارندة ظروف سفالی، سنگی و فلزی، ابزار سنگی، زیورآلات مفرغی و سنگی و جنگافزارهای سنگی و مفرغی میشد که بهشکلی شکسته، رسوبزده و زنگارگرفته بودند (طرحهای 4 و 5). همچنین در بین هدایای تدفینی بهدستآمده، بقایای استخوان حیوانی، هم درون چالة تدفین و هم در جلوی ورودی گور و خارج از چالة تدفین یافت شد که این نکته از ویژگیهای مشترک گورستان تاجامیر با گورستان لَما شمرده میشود. گورستان محمودآباد یاسوج در 5/1 کیلومتری شمال، گورستانهای لَما و گورستان دِه دومِن بهترتیب، در فاصلة 50 و 70 کیلومتری شمال غرب گورستان تاجامیر قرار دارند و گمان میرود از حیث ساختار گورها و اختصاص آنها به اقوام کوچرو بینآنهانزدیکیزیادیوجودداشتهباشد(نقشه2). بااینهمه، باید توجه کرد که براساس مواد و اشیای بهدستآمده، تفاوتهای گاهنگاری بین آنها دیده میشود. دادههای باستانشناختی، تاریخگذاری گورستان تاجامیر را به آغاز هزارة دوم تا میانة آن نشان میدهد (طرح های 6-4). به دیگر سخن، گمان میرود این گورستان به اقوام کوچروی عیلامی تعلق داشته است؛ زیرا تا کنون هیچگونه استقراری از این بازۀ زمانی نهتنها در نزدیکی آن، بلکه در درۀ بِشار بهکلی شناسایی نشده است. باید تأکید کرد نتایج بهدستآمده از دیگر مطالعات باستانشناسی گورستانهای خرپشتهای منطقه، همچون گورستان لَما (رضوانی و دیگران 1386، جعفری 1393) و گورستان ده دومِن (ناصری و دیگران، 1393) و سردسیر بودن منطقه که نیمی از سال در آن استقرار ناممکن بوده، این گمان و برداشت را پشتیبانی میکند. تنها محوطة استقراری که در فاصلة 10 کیلومتری گورستان تاجامیر قرار دارد، «تل خسرو» یاسوج (رجبی، 1387) است که با در نظر گرفتن فاصلهای که با گورستان تاجامیر دارد به نظر نمیرسد که این محوطه نیز استقرارگاه گورخفتگان گورستان تاجامیر باشد. میدانیم که یکی از مهمترین زمینههای پژوهشی باستانشناسان در ایران چندی و چونی برهمکنش جوامع یکجانشین و کوچرو از هزارة پنجم پ.م تا به امروز بوده است، بهویژه این معادله در نیمة جنوبی و غربی فلات ایران و شکلگیری و ساختار حکومت عیلام در هزارة سوم تا اول پ.م نمود بیشتری دارد (علیزاده، 1387: 73). دادههای باستانشناسی و متون تاریخی بیانگر آن است که کوهنشینان در ساخت و پایداری حکومت عیلام نقش مهمی داشتند (پاتس، 1385: 245، علیزاده، 1387). آنها با چیرگی بر مناطق هموار و نیمههموار جلگة خوزستان و بلندیهای فارس از یکسو و تکیه بر مناطق دشوارِ کوهستانی زاگرس از سوی دیگر، گونهای از نظام سیاسی و اجتماعی یکپارچه پدید آوردند که توانستند بیش از دو هزار سال دوام آورند، حال آنکه با مهاجمان قدرتمندی از میانرودان در ستیز و جنگ بودند. اندک و پراکنده بودن مطالعات و مواد باستانشناسی تا به امروز نتوانسته است این مهم را بهخوبی بیان و بررسی کند. بااینهمه، دشواریهای شناخت و بهدستآوردن مواد فرهنگی از استقرارگاههای فصلی گروههای کوچرو سبب شده است تا گورستانهای آنها که بیشتر در بلندیها و درههای دشوار کوهستانی جای دارند و معمولا عوامل طبیعی سبب پنهان شدن آنها در زیر حجم زیادی از نهشتههای طبیعی شده است از اهمیت زیادی برخوردار باشند. از این روی، مطالعه گورستانهای مهمی چون گورستان تاجامیر میتواند به درک بهتر ما از ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گروههای کوهنشین عیلامی در بلندیهای زاگرس و نسبت آنها با عیلامیهای دشت و جلگهنشین کمک شایان کند. مطالعات انسانشناسی نشان داده است تا پنج دهه پیش حوزۀ آبریز دو رودخانۀ فهلیان و زهره و درهها و دشتهای پیرامونی چون دشتهای رستم یک، دو، باشت و... که در عرضهای پایینتر جغرافیایی (به خط مستقیم 50 تا 60 ک.م به سوی جنوب) جای دارند، پهنۀ برهمکنش همین جوامع کوچروی بوده که در درههای کوهستانی چون بِشار پراکنده بودهاند (دومورینی، 1375: 50-56).
تصاویر
نقشه 1. جایگاه گورستان تاجامیر در جنوب غرب ایران
نقشه 2. جایگاه گورستان تاجامیر در درة بشار و در کنار دیگر آثار تاریخی شناساییشده در این حوضة آبریز
نقشه 3. نقشة توپوگرافی و شبکهبندی فرضی گورستان تاجامیر و وضعیت تخریبهای آن
نقشه 4. شبکهبندی و کارگاه کاوش بر روی نقشة منحنی میزان پیش از کاوش
نقشه 5. کارگاه کاوش و پراکنش گورها پس از کاوش
نقشه 6- گسترة بررسی ژئومغناطیس در بخشهای شمالی و مرکزی گورستان
نقشه7. نقشة مغناطیسی بهدستآمده از گورستان (در این نقشه پراکنش گورها بهخوبی دیده میشود.)
طرح 1. وضعیت سطحیترین ساختار (انباشت قلوهسنگها) در تعدادی از گورها
طرح 2. وضعیت پوشش خرسنگی و هشتی شکل طرح 3. وضعیت چالة تدفین و چگونگی قرارگیری جسد در در تعدادی از گورها. تعدادی از گورها
طرح 4. طرح و کاتالوگ تعدادی از ظروف سفالی بهدستآمده از گورها
طرح 5. طرح و کاتالوگ تعدادی از اشیاء فلزی و سنگی یافت شده از گورها
طرح 6. طرح و کاتالوگ تعدادی از ظروف مفرغی و اشیای بهدستآمده از تخریب 1388 گورستان
شکل 1. تصویر ماهوارهای از محدودة گورستان تاجامیر
شکل2. تصویری از وضعیت گورهای تخریب شده در 1388
شکل3. گمانة کاوش و موقعیت شهر یاسوج در شمال غرب گورستان تاجامیر
شکل4. تصویر وضعیت گمانهها پس از کاوش
شکل 5. تصویر وضعیت دو نمونه از گورها (G.7 و G.14)
شکل6. استفاده از دستگاه گرادیومتر بخار سزیم- ربیدوم در بررسی ژئوفیزیک گورستان تاجامیر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پاتس، دنیل تی (1385)، باستانشناسی ایلام، ترجمة زهرا باستی، تهران، سمت. جعفری، محمدجواد (1393)،«گزارش فصل سوم کاوش گورستان لما»، مجموعه مقالات همایش بینالمللی باستانشناسان جوان، تهران، دانشگاه تهران. رجبی، نوروز (1387)، «گزارس پایانی دو فصل کاوش لایهنگاری تلخسرو یاسوج»، تهران، پژوهشکده باستانشناسی (منتشر نشده). رضوانی، حسن و دیگران (1386)، «گزارش نهایی کاوشهای باستانشناختی گورستان لما، سلسله گزارشهای باستان شناسی (12)، تهران، پژوهشکده باستانشناسی. دارک، کن.آر (1379)، مبانی نظری باستانشناسی، ترجمة ک. عبدی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی. دومورینی، ژ (1375)، عشایر فارس، ترجمه جلالالدین رفیعفر، تهران، دانشگاه تهران. علیزاده، عباس (1387)، شکلگیری حکومت عشایری و کوهستانی عیلام باستان، شهرکرد، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری. کارتر، الیزابت (1372)، «بنای ایلام میانی در انشان (تل ملیان)»، ترجمة ک. عبدی، باستانشناسی و تاریخ (یادبود شادروان هلن جی کنتور)، شماره پیاپی 13 و 14، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 49-55. گیرشمن، رومن (1373)، چغازنبیل، ترجمة اصغر کریمی، ج اول، تهران، سازمان میراث فرهنگی. ناصری، رضا و دیگران (1393)، «کاوش نجاتبخشی محوطه و گورستان باستانی ده دومن (ده پایین) سد خرسان 3»، مقالههای کوتاه دوازدهمین گردهمایی سالانة باستانشناسی ایران، تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور، 423-426. نگهبان، عزتالله (1372)، حفاری هفتتپه دشت خوزستان، تهران، سازمان میراث فرهنگی. Khosrowzadeh, A., and Zeidi, M. 2006. Excavation at Tol-e Nurabad (trench B), in: D. Potts and K. Roustaei (ed.), the Mamasani archaeological project stage one: a report on the first two seasons of the ICAR-University of Sydney to the Mamasani District, Fars Province, Iran, Iranian Center for Archaeological Research, 31-88.
Sumner, W., 1972. Cultural development in the Kur River Basin, Iran: an Archaeological analysis of settlement patterns, Ph.D Thesis, University of Pennsylvania.
Sumner, W., 1974. Excavation at Tall-i Malyan, Iran 12, 155-180. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,785 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,940 |